کجا هستی؟ به اسمان نگاه کن بگذار دل خوشیم این باشد که اسمانمان یکیست*
کاش جنس دلها از کاغذ بود.نه از شیشه ؟اری سوختن بهتر ازشکستن است*
دلم برای لمس نگاهت سخت تنگی میکند*
به کدامین بهانه حواسش را پرت کنم*
هرچه دلم را خالی میکنم باز هم ازتو پر میشود .چه برکتی دارد دوست داشتنت*
دیگر اصلا اشک نمیریزم ؟نمیدانم دارم بزرگ میشوم یاسنگ*♥